معنی نام پرند

معنی پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
جزئیات اسم پرند
نام پرند به معنای «پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده» یک نام دخترانه فارسی با املای [ پ َ ر َ ن د ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 1858 نفر با اسم پرند در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم پرند
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی پَرَند
📣 آوانگاری /parand/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Parand
🔢 ابجد 256
🔝 فراوانی 1858
اطلاعات بیشتر

معنی اسم پرند در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: parand) (= پرن ، پروین) (در قدیم) نوعی پارچه‌ی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار ، حریر ساده ؛ (در گیاهی) گروهی از گیاهان درختچه‌ای از خانواده علف هفت بند که در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی می‌رویند. + ن.ک. پرن و پروین.

معنی اسم پرند در لغت‌نامه دهخدا : پرند. [ پ َ رَ ] (ا، ق ) بمعنی پرندوش است . (جهانگیری ). و رجوع به پرندوش شود.


پرند. [ پ َ رَ ] (اِ) جامه ٔ ابریشمین بی نقش و ساده . فرند. (رشیدی ). ابریشمینه ٔ سیاه بهترینش ختائی . حریر. حریر ساده . (فرهنگ اسدی ) (صحاح الفرس ) (برهان ) (غیاث اللغات ). بافته ٔ ابریشمی . (برهان ) (غیاث اللغات ). پَرن . پَرنا. حریر ساده یعنی پرنیان بی نقش . (نسخه ای از فر

منبع : معنی پرند در فرهنگ دهخدا

معنی اسم پرند در واژه‌نامه آزاد : بی ادب

معنی اسم پرند در فرهنگ فارسی معین : (پَ رَ) [ په . ] (اِ.) 1 - حریر ساده ، ابریشم بی نقش . 2 - شمشیر، شمشیر جوهردار.

معنی اسم پرند در فرهنگ فارسی عمید : = پرندوش


۱. (زیست‌شناسی) درختچه‌ای کوچک از تیرۀ ریواس، با بوتۀ پرشاخ، ساقۀ خاکستری، برگ‌های باریک و نوک‌تیز، و میوۀ بال‌دار.
۲. [قدیمی] نوعی پارچۀ ابریشمی ساده و بی‌نقش؛ حریر: ◻︎‌ سه نگردد بریشم ار او را / پرنیان خوانی و حریر و پرند (هاتف: ۴۹).
۳. تیغ و شمشیر برّان و جوهردار: ◻︎ به زرین و سیمین دو

معنی اسم پرند در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. ابریشم، پرنیان، حریر، دیبا
۲. تیغ، شمشیر

معنی اسم پرند در دیکشنری فارسی به انگلیسی : blade, silk

معنی اسم پرند چیست؟

پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده

منشا و ریشه اسم پرند چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم پرند در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 1858 نفر با اسم پرند در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم پرند چیست؟

اسم هایی که به پرند میاد : پرارین، پرارین دخت، پربها، پرتو، پردخت، پیوند، تروند، ساوند، سوگند، کمند، پرندخت، پرندوش، پرندیس، پرندین، خرسند، دماوند، رایمند، زروند، زند

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)