معنی نام نوبر

معنی (به مجاز) تازه و جديد، شاداب، نو برانه
جزئیات اسم نوبر
نام نوبر به معنای «(به مجاز) تازه و جديد، شاداب، نو برانه» یک نام دخترانه فارسی با املای [ ن و ب َ ر ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 8272 نفر با اسم نوبر در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم نوبر
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی نوبَر
📣 آوانگاری /no(w) bar/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Now Bar
🔢 ابجد 258
🔝 فراوانی 8272
اطلاعات بیشتر

معنی اسم نوبر در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: no(w)bar) ویژگی میوه‌ای که در آغاز فصل خود به بازار می‌آید ؛ (به مجاز) تازه و جدید ؛ (در قدیم) تَر و تازه ، شاداب ؛ (در قدیم) تحفه ، نو برانه .

معنی اسم نوبر در لغت‌نامه دهخدا : نوبر. [ ن َ / نُو ب َ ](ص مرکب ، اِ مرکب ) نوبرآمده . (جهانگیری ) (از برهان قاطع). نورس . (انجمن آرا).هر گیاه و نبات پیش رس که نو برآمده باشد. (ناظم الاطباء). گیاه و درخت نورس که تازه دمیده و بالیده باشد. تازه سال . نودمیده . نوشکفته . نوبالی


نوبر. [ ن َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان از بخش بوکان شهرستان مهاباد، در 19 هزارگزی مغرب بوکان در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 422 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و توتون و حبوبات ، شغ

منبع : معنی نوبر در فرهنگ دهخدا

معنی اسم نوبر در فرهنگ فارسی معین : (نُ بَ) (اِمر.) 1 - میوة نورس . 2 - هرچیز که تازه پدید آمده .

معنی اسم نوبر در فرهنگ فارسی عمید : ۱. تازه؛ نو.
۲. میوه‌ای که تازه به بازار آورده باشند.
⟨ نوبر کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی)
۱. خوردن میوۀ نورسیده.
۲. دست یافتن.

معنی اسم نوبر در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. تازهرسیده، نوباوه، نورس
۲. طرفه

معنی اسم نوبر در دیکشنری فارسی به انگلیسی : young, new, prime

معنی اسم نوبر چیست؟

(به مجاز) تازه و جديد، شاداب، نو برانه

منشا و ریشه اسم نوبر چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم نوبر در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 8272 نفر با اسم نوبر در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم نوبر چیست؟

اسم هایی که به نوبر میاد : نوا، نوازش، نوال، نوباوه، سمن بر، سیمین بر، صنمبر، صنوبر، عنبر، صنوبر، جابر، راهبر، صابر، علی اکبر، قنبر

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)