معنی اسم صابر در فرهنگ نامها : (تلفظ: sāber) (عربی) صبور ، صبر کننده ، شکیبا ؛ از نامهای خداوند ؛ (در تصوف) ویژگی آن که برای خدا صبر کند و از سختیها شکایت نکند .
از القاب خداوند ، صبور ، با گذشت
معنی اسم صابر در لغتنامه دهخدا : صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) خواجه بهاءالدین . رجوع به صابر سمرقندی شود.
صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ هاشمی . مولای بنی هاشم . شیخ طوسی در رجال خود او را در شمار اصحاب صادق (ع ) ذکر کند. (تنقیح المقال ج
2 ص
90).
صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) (ادیب ...) قطعه ٔ ذیل از اوست در وصف شراب :
ساقی بده آن شراب گلگون را
گز گونه خجل کند طبرخون را
خواهی که رخ تو رنگ گل گیرد
از کف مده آن شراب گلگون را
ناخوش نتوان گذاشت بی باده
وقت خوش و ساعت همایون را
آن باده عقیق ناب را ماند
چونا
صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن ربیعه ، مکنی به ابی غانم . شیخ منتخب الدین بن بابویه در فهرست خود که در آخر کتاب اجازات بحار چاپ شده است ، گوید وی فقیه و ثقة و شاگرد شیخ طوسی متوفی بسال
460 هَ . ق . است . (تنقیح المقال ج
2
صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) شاعری است و صاحب صبح گلشن گوید: آینه سازی بود در ایران زمین ، آیینه ٔ کلام به مصقله ٔ طبعش صفاتزیین . این بیت از اوست :
تا برگرفت ماه من از رخ نقاب را
شرمنده ساخت عکس رخش آفتاب را.
(صبح گلشن ص 339
منبع : معنی صابر در فرهنگ دهخدا معنی اسم صابر در واژهنامه آزاد : از القاب خداوند ، صبور ، با گذشت
معنی اسم صابر در فرهنگ فارسی معین : (بِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - صبر کننده و بردبار. 2 - یکی از نام های خداوند متعال .
معنی اسم صابر در فرهنگ فارسی عمید : شکیبا؛ بردبار.
معنی اسم صابر در فرهنگ مترادف متضاد : بردبار، پرشکیب، حمول، خویشتنداررزین، شکیبا، صبور، متحمل ≠ ناشکیبا