معنی اسم صبیح در فرهنگ نامها : (تلفظ: sabih) (عربی) (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد ؛ خندان و خوشحال .
معنی اسم صبیح در لغتنامه دهخدا : صبیح . [ ص َ ] (اِخ ) ابن المحرث مکنی به ابومریم الحنفی . صحابی است .
صبیح . [ ص َ ] (اِخ ) ابن قاسم کوفی مکنی به ابوالجهم . تابعی است .
صبیح . [ ص َ ] (اِخ ) مکنی به ابواحمد. تابعی است .
صبیح . [ ص َ ] (اِخ ) وی از اصحاب پیغمبر و آزادکرده ٔ سعیدبن العاص اموی است . او هنگام تدارک سفر بدر بیمار شد و پیغمبرابوسلمةبن عبدالاسد را فرمود که بر شتر او نشست و درغزوات دیگر خود وی حاضر بود. (قاموس الاعلام ترکی ).
صبیح . [ ص َ ] (اِخ ) وی از صحابه و آزادکرده ٔ حویطب بن عبدالعزیز و جد مادری محمدبن اسحاق است وآیه ٔ شریفه ٔ: «والذین یبتغون الکتاب مماملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا» (قرآن
33/24) درباره ٔ او نازل شده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
منبع : معنی صبیح در فرهنگ دهخدا معنی اسم صبیح در فرهنگ فارسی معین : (صَ) [ ع . ] (ص .) خوبرو و سفید چهره .
معنی اسم صبیح در فرهنگ فارسی عمید : ۱. سفیدچهره.
۲. خوبرو؛ زیباروی؛ خوشگل؛ صاحبجمال.
معنی اسم صبیح در فرهنگ مترادف متضاد : پریچهر، جمیل، خوبرو، خوشگل، زیبا، قشنگ ≠ ملیح