معنی اسم هارون در فرهنگ نامها : (تلفظ: hārun) (عبری ؟) (در قدیم) قاصد و پیک شاه که زنگولهای بر کمر میبست تا راه داران مانع او نشوند؛ نگهبان ، پاسبان ؛ (در اعلام) نام برادر بزرگِ حضرت موسی (ع) که به پیغمبری با وی برگزیده شد ؛ [در قاموس کتاب مقدس هارون به معنای ' کوه نشین ' آمده] ؛ (در اعلام) هارون نیز نام یکی از فرزندان موسی بن ج
معنی اسم هارون در لغتنامه دهخدا : هارون . (اِخ ) ابن سلیمان . شهاب الدوله بغراخان ، اولین پادشاه از ملوک ترک ماوراءالنهر معروف به خانیه ٔ افراسیابیه یاایلیک خانیه است . بغراخان لقب ترکی اوست و لقب اسلامی وی که ظاهراً از دارالخلافه ٔ بغداد برای او فرستاده بوده اند شهاب الدوله بود. نام بغراخان به قول ابن الاثیر
هارون .(اِخ ) (بربری ) رجوع به ابومحمد هارونی بربری شود.
هارون . (اِخ ) ابن محمد کاتب . رجوع به ابوالغمر هارون شود.
هارون . (اِخ ) از بنی مأمون معاصربا ابوالقاسم عبداﷲ المستکفی باﷲبن المکتفی باﷲ خلیفه ٔ عباسی (
332-
334 هَ . ق .) (النقود العربیة ص
126).
هارون . (اِخ ) از محدثین است . رجوع به کتاب المصاحف شود.
منبع : معنی هارون در فرهنگ دهخدا معنی اسم هارون در فرهنگ فارسی معین : [ ع . ] (ص . اِ.) 1 - پیک ، قاصد. 2 - برادر حضرت موسی . 3 - نگهبان .
معنی اسم هارون در فرهنگ فارسی عمید : ۱. قاصد؛ پیک.
۲. دربان؛ پاسبان؛ نقیب: ◻︎ چون دست کلیم پای گلگونْش / هارونِ وزیر گشته هارونْش (خاقانی۱: ۴۳)، ◻︎ سام نریمان چاکرش، رستم نقیب لشکرش / هوشنگ هارون درش، جم حاجب بار آمده (خاقانی: ۳۹۱).
معنی اسم هارون در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. نقیب، نگهبان
۲. پاطر، پیک، قاصد