معنی نام جیحون

معنی رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه
جزئیات اسم جیحون
نام جیحون به معنای «رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه» یک نام پسرانه عربی با املای [ ج ي ح و ن ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 101 نفر با اسم جیحون در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم جیحون
👦 جنسیت اسم پسرانه
🗣 تلفظ به فارسی جيحون
📣 آوانگاری /jeyhun/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Jeyhun
🔢 ابجد 77
🔝 فراوانی 101
اطلاعات بیشتر

معنی اسم جیحون در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: jeyhun) (عربی) (به مجاز) رود بزرگ ، رود ، (در اصل نام رودی در آسیای میانه) .

معنی اسم جیحون در لغت‌نامه دهخدا : جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) نهر بلخ که بخوارزم منتهی میشود. (منتهی الارب ). آمویه . آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ . (آنندراج ). رود بزرگ ترکستان که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از مشروب کردن خیوه وارد دریاچه ٔ آرال میشود :
زین سوی جیحون ت


جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) آقای محمد یزدی تاج الشعرا، از شعرای مشهور است . او راست :
مرا ترکی است مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر
سهالب مشتری غبغب هلال ابرو و مه پیکر
چو گردد رام و گیرد جام و بخشد کام و تابد رخ
بود گل بیز و حالت خیز و سحرانگ
جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) جیحان . جاحان . جهان . رودی است در شام . رجوع به جیحان شود.

جیحون . [ ج َ ] (اِخ ) رودی به آسیای صغیر و نام باستانی آن پیراموس است و این غیر جیحون آسیاست . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

جیحون . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) رود. رودخانه . (فرهنگ فارسی معین ).

منبع : معنی جیحون در فرهنگ دهخدا

معنی اسم جیحون در واژه‌نامه آزاد : جیحون نام یکی از شش طایفۀ بزرگ ایل سرخی است که در جنوب غربی شیراز در منطقۀ کوهمره سرخی ساکن است.

معنی اسم جیحون در فرهنگ فارسی معین : (جَ یا جِ) [ ع . ] (اِ.) رود، رودخانه .

معنی اسم جیحون در فرهنگ مترادف متضاد : جو، رود، رودخانه، نهر

معنی اسم جیحون در فرهنگ سره : آمودریا

معنی اسم جیحون چیست؟

رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه

منشا و ریشه اسم جیحون چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم جیحون در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 101 نفر با اسم جیحون در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم جیحون چیست؟

اسم هایی که به جیحون میاد : حانون، دامون، ذوالنون، ساغون، جیدا، جیلا، جیلان، خاتون، دلگون

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)