معنی اسم حنین در فرهنگ نامها : (تلفظ: hanin) (عربی) (در قدیم) زاری ، ناله ، نوحه ؛ اشتیاق .
معنی اسم حنین در لغتنامه دهخدا : حنین . [ ] (اِ) نیمتنه ٔ پیشواز. (فرهنگ نظام قاری ) :
مائیم به جامه خانه ٔ دهر مدام
نی همچو حنین و نی چو الباغ تمام .
نظام قاری .
که مرا نیست بدوران چو حنین و چکمه
بمثال یقه زآن رو بقفاافتادم .
حنین . [ ح َ ] (ع ص ) آرزومندی . شوق . (اقرب الموارد). || ناله . (منتهی الارب ) :
حاسدا تا من بدین درگاه سلطان آمدم
برفتادت غلغل و برخاستت ویل و حنین .
منوچهری .
خواجه اندر آتش درد و حنین
صد پراکنده همی گفت اینچ
حنین . [ ح ِن ْ نی ] (ع اِ) حَنین . اسم است جمادی الاولی و جمادی الاخره را و با الف و لام نیز آید. (از اقرب الموارد). ج ، اَحِنّه ، حنون ، حنائن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حَنین شود.
حنین . [ ح ُ ن َ ] (اِخ ) نام محلی است در بین طائف و مکه ٔ مکرمه . در سال
8 هَ . ق . که پاره ای از قبائل مشرک بقصد استرداد مکه بحمله و هجوم مبادرت ورزیدند، در این محل با سپاه اسلام روبرو شده ؛ ابتداغلبه کردند و سرانجام مغلوب گشتند. غزوه ٔ حنی
حنین . [ ح ُ ن َ ] (اِخ ) نام موزه دوزی که از اهل دانش بود. اعرابیی موزه ٔ حنین را قیمت کرد و نخرید. حنین در غضب شد و از کوچه ٔدیگر رفته بر سر راه اعرابی یک موزه را آویخت و پیش رفته موزه ٔ دیگر را در راه وی انداخت و کمین کرده بنشست . اعرابی موزه ٔ نخستین را دید و گفت : اگر مو
منبع : معنی حنین در فرهنگ دهخدا معنی اسم حنین در فرهنگ فارسی معین : (حَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بانگ کردن از شادی یا اندوه . 2 - مهر، اشتیاق .
معنی اسم حنین در فرهنگ فارسی عمید : ۱. بانگ کردن از شادی یا غم.
۲. (اسم) مهر و شفقت و اشتیاق.
۳. (اسم) ناله؛ زاری.
معنی اسم حنین در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. نوحه، زاری، ناله، مویه
۲. اشتیاق، آرزومندی، شوق، رغبت