معنی نام صدری

معنی منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ
جزئیات اسم صدری
نام صدری به معنای «منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ» یک نام دخترانه فارسی ، عربی با املای [ ص َ د ر ی ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 7343 نفر با اسم صدری در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم صدری
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی صَدری
📣 آوانگاری /sadri/
🌍 ریشه اسم فارسی ، عربی
🆎 به انگلیسی Sadri
🔢 ابجد 304
🔝 فراوانی 7343
اطلاعات بیشتر

معنی اسم صدری در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: sadri) (عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به صدر ، مربوط به صدر (سینه) ، ← صدر؛ (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور ؛ (در گیاهی) نوعی برنج مرغوب که در گیلان و مازندران به عمل می‌آید .

معنی اسم صدری در لغت‌نامه دهخدا : صدری . [ ص َ ] (اِخ ) از شعرای عثمانی و از اهالی اشتیب است و بدرس شیخی افندی مداومت داشت . وی به سال 993 هَ . ق . در استانبول درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ). او را دیوانی است به ترکی . (کشف الظنون ).


صدری . [ ص َ ] (اِخ ) رجوع به صدر کاتب شود.

صدری . [ ص َ ] (اِخ ) وی از شعرای عثمانی است . نام او پیری و به توقادلی زاده شهرت داشت و بعهد سلطان بایزیدخان ثانی میزیست و با وزرا و اعیان معاشر و به احوال آنان احاطه ٔ کامل داشت و ادعای مهارت در رمل می کرد. (قاموس الاعلام ترکی ).

صدری . [ ص َ ] (ص نسبی ) رجوع به صدر شود. || نسبتی است بصدر و آن قریه ای است از قرای بیت المقدس . (الانساب سمعانی ). || (اِ) قسمی برنج که در گیلان و مازندران زراعت می شود.

منبع : معنی صدری در فرهنگ دهخدا

معنی اسم صدری در فرهنگ فارسی معین : (صَ) (اِمر.) نوع مرغوبی از برنج که در شمال کشت می شود.

معنی اسم صدری در فرهنگ فارسی عمید : ۱. مربوط به سینه.
۲. (صفت نسبی، اسم) (زیست‌شناسی) نوعی برنج مرغوب ایرانی.
۳. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در آواز افشاری.

معنی اسم صدری در دیکشنری فارسی به انگلیسی : pectoral, thoracic

معنی اسم صدری چیست؟

منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ

منشا و ریشه اسم صدری چیست؟

اسم فارسی، اسم عربی

چند نفر با اسم صدری در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 7343 نفر با اسم صدری در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم صدری چیست؟

اسم هایی که به صدری میاد : صداقت، صدر، صدف، صدف ناز، صدپر، دیاری، زرپری، سبزپری، سوری، شاپری، ذکری، صدرا، صدرالدین، صدیده، صدیقا

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)