معنی اسم توان در فرهنگ نامها : (تلفظ: tavān) قدرت ، توانایی ؛ توانایی تحمل چیزی ، طاقت ؛ توانستن.
معنی اسم توان در لغتنامه دهخدا : توان . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان الموت است که در بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع است و 291 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
توان . [ ت ُ
/ ت َ ] (اِ) قوت . طاقت . (صحاح الفرس ). قوت و قدرت و توانائی باشد. (برهان ). قدرت . (فرهنگ جهانگیری ). توانائی . (فرهنگ رشیدی ). زور و قوت ، و به فتح اول خطاست . (غیاث اللغات ). زور و قوت . تنو و تیو و نیرو مترادف اینند. (شرفنام
منبع : معنی توان در فرهنگ دهخدا معنی اسم توان در فرهنگ فارسی معین : (تَ) (اِ.) نیرو، زور.
معنی اسم توان در فرهنگ فارسی عمید : نیرو؛ زور؛ قوه؛ قدرت؛ طاقت.
معنی اسم توان در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. استطاعت، استعداد، انرژی، تاب، تحمل، توانایی، رمق، زور، طاقت، قابلیت، قدرت، قوا، قوت، کارآیی، نیرو، وسع، یارا
۲. قوه، نما
معنی اسم توان در دیکشنری فارسی به انگلیسی : ability, index, might, potentiality, power, sap, strength, toughness, vigor, vigour, vim
معنی اسم توان در دیکشنری فارسی به عربی : حماسة , داعية , قوة