معنی نام بلوط

معنی گیاهی درختی و جنگلی که میوه آن خوراکی است
جزئیات اسم بلوط
نام بلوط به معنای «گیاهی درختی و جنگلی که میوه آن خوراکی است» یک نام دخترانه فارسی با املای [ ب َ ل و ط ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 101 نفر با اسم بلوط در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم بلوط
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی بَلوط
📣 آوانگاری /balut/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Balut
🔢 ابجد 47
🔝 فراوانی 101
اطلاعات بیشتر

معنی اسم بلوط در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: balut) (در گیاهی) گیاهی درختی و جنگلی که چوب سخت دارد و میوه‌ی آن خوراکی است ، مازو، مازوج؛ میوه‌ی این درخت .

معنی اسم بلوط در لغت‌نامه دهخدا : بلوط. [ ب َ / ب َل ْ لو ] (اِ) درختی است که از پوست آن پوست پیرایند و عربان در قدیم ایام به میوه ٔ آن غذا می کردند. (منتهی الارب ). درختی است بزرگ که با پوست آن دباغت کنند و میوه ٔ آن را بخورند. (از اقرب الموارد). نام میوه ایست مغزدار که آن ر


بلوط. [ ب َل ْ لو ] (ع اِ) دندانه ٔ کلید. (منتهی الارب ). || گویند انقطع بلوطی ؛ یعنی منقطع شد حرکت من یا شکسته شد دل من یا پشت من . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد از قاموس ). || درخت بلوط. واحد آن بلوطة. رجوع به بَلوط شود.

منبع : معنی بلوط در فرهنگ دهخدا

معنی اسم بلوط در فرهنگ فارسی معین : (بَ) [ په . ] ( اِ.) درختی است تناور با برگ های شکافدار و گل های دراز و آویخته و زردرنگ .میوه اش بیضی شکل است و درون آن د انه ای قرار دارد که هم آن را بریان کرده می خورند و هم از آرد آن نان می پزند. چوبش سخت و محکم است ، از آن در نجاری و ساختن قایق استفاده می شود. در تنه و شاخه های این درخت ماده ای

معنی اسم بلوط در فرهنگ فارسی عمید : ۱. درختی جنگلی با چوبی سخت و میوه‌ای بیضی‌شکل که مصرف خوراکی دارد.
۲. میوۀ این درخت.
⟨ بلوط دریایی: (زیست‌شناسی) = توتیا

معنی اسم بلوط در دیکشنری فارسی به عربی : بلوط , کستناءة

معنی اسم بلوط در دیکشنری عربی به فارسی : ميوه ء تيره ء درختان بلوط (مازو) , بلوط , چوب بلوط

معنی اسم بلوط چیست؟

گیاهی درختی و جنگلی که میوه آن خوراکی است

منشا و ریشه اسم بلوط چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم بلوط در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 101 نفر با اسم بلوط در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم بلوط چیست؟

اسم هایی که به بلوط میاد : بلار، بلقیا، بلقیس، بلکا، بلنجه، بلاش، بلاشان، بلال، بلباس، بلیان

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)