معنی اسم بدیع در لغتنامه دهخدا : بدیع. [ ب َ ] (اِخ ) یکی از نامهای باری تعالی . (ناظم الاطباء). از اسماء باری تعالی است و معنی آن مبدع است زیرا که حضرت او بدیع است در نفس خود و برای او مثلی نیست . (از اقرب الموارد) . نوآفریننده ٔ آسمانها و زمینها. (مهذب الاسماء) :
بدیعی که شخص آف
بدیع. [ ب َ ] (ع ص ) نو بیرون آورنده . (ناظم الاطباء). نو بیرون آورنده نه بر مثالی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نوکننده . (مهذب الاسماء). چیز نو بیرون آرنده . (یادداشت مؤلف ). || نو بیرون آورده . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بمعنی اسم فاعل و مفعو
منبع : معنی بدیع در فرهنگ دهخدا معنی اسم بدیع در فرهنگ فارسی معین : (بَ) [ ع . ] (اِ . ص .) 1 - نو، تازه . 2 - دانشی که به بیان زیبایی های صنایع شعری می پردازد. 3 - عجیب ، نادر.
معنی اسم بدیع در فرهنگ فارسی عمید : ۱. تازه؛ نو.
۲. شگفت.
۳. موجد و مبتدع؛ نوبیرونآورنده.
۴. (اسم) (ادبی) علمی که در آرایش سخن، زینت کلام، صنایعی که نظم و نثر را زینت میدهد بحث میکند.
معنی اسم بدیع در فرهنگ مترادف متضاد : ابتکاری، بکر، بیسابقه، تازه، خوب، خوش، طرفه، عجیب، نادره، نادیده، نو، نوظهور، نیکو ≠ کهنه
معنی اسم بدیع در دیکشنری فارسی به انگلیسی : creative, curiosity, exquisite, far-out, novel, original, rhetoric
معنی اسم بدیع در دیکشنری فارسی به عربی : اصلي , رائع , رواية , متانق