معنی اسم باران در فرهنگ نامها : (تلفظ: bārān) (در علوم زمین) قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود؛ (در عرفان) باران کنایه از فیض حق تعالی و رحمت شامله اوست ، که از عالم غیب بر ممکنات فایض گردد و ممکنات بر حسب مراتب استعداد ، استفاضه نمایند. غلبه عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و ت
معنی اسم باران در لغتنامه دهخدا : باران . (اِ) ترجمه ٔ مطر وبا لفظ باریدن و دادن و زدن و گرفتن و خوردن و استادن و چکیدن و گذشتن مستعمل است . (آنندراج ). قطره های آبی که از ابر بر روی زمین میریزد و سبب حصول آن تحثر بخار آبی است که ابر از آن حاصل شده و بادهائی که از روی دریا میوزد چون مقدار زیادی بخار آب با خود
باران . (اِخ ) (چشمه ٔ...) از مزارع چولاتی از بلوکات مشهد مقدس است . (مرآت البلدان ج
4 ص
231).
باران . (اِخ ) دره باران . دزه باران .قصبه ای نزدیک مرو. (دِمزن ). قریه ای است در مرو آنراذره باران گویند. (مرآت البلدان ج
1 ص
155). از قریه های مرو است که دزه باران گویند. (معجم البلدان ). از قریه های مرو اس
باران . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی شهرستان لار که در
3هزارگزی جنوب گاوبندی و
2هزارگزی شوسه ٔ سابق لار به بندر بوشهر واقع است و
12 تن سکنه دارد. (از فرهن
منبع : معنی باران در فرهنگ دهخدا معنی اسم باران در فرهنگ فارسی معین : ( اِ.) قطره های آبی که به صورت پیاپی از ابر می بارد. مجازاً: ریزش فراوان و پیاپی چیزی . ؛ ~ آمدن و خون شستن کنایه از: بلای عظیم آمدن و باعث قتل عام شدن .
معنی اسم باران در فرهنگ فارسی عمید : (زمینشناسی) قطرههای آب که در نتیجۀ سرد و مایع شدن بخارهای آب موجود در جو زمین حاصل میشود و بر زمین فرو میریزد.
〈 باران بهاری: بارانی که در فصل بهار بیاید.
〈 باران مصنوعی: بارانی که با پخش کردن مواد شیمیایی بر فراز ابرها بهوسیلۀ هواپیما به وجود آید.
〈 باران سرخ: با
معنی اسم باران در فرهنگ مترادف متضاد : بارش، ذهاب، مطر
معنی اسم باران در دیکشنری فارسی به انگلیسی : moisture, rain, volley, wet
معنی اسم باران در دیکشنری فارسی به عربی : مطر
معنی اسم باران در دیکشنری فارسی به ترکی : yağmur