معنی اسم آغوش در لغتنامه دهخدا : آغوش . (اِ) آگوش . آگش . بغل . میان دو دست فراهم آورده چون از آن دو، دائره واری کنند :
پیری آغوش باز کرده فراخ
تو همی گوش با شکافه ٔ غوش .
کسائی .
سیاوش فرود آمد از نیل رنگ
پیاده گرفتش [ پیران را ] به آغوش تنگ .
منبع : معنی آغوش در فرهنگ دهخدا معنی اسم آغوش در فرهنگ فارسی معین : ( اِ.) میان دو دست فراهم آورده ، بغل . ؛ به ~کشیدن به خود چسباندن کسی یا چیزی را.
معنی اسم آغوش در فرهنگ فارسی عمید : بغل؛ بر؛ سینه.
〈 در آغوش گرفتن: (مصدر متعدی) کسی را در بغل گرفتن و دو دست را دایرهوار دور تنۀ او فراهم آوردن و او را به سینه چسباندن؛ به آغوش کشیدن.
۱. غلام: ◻︎ مگر نیکبختت فراموش شد / چو دستت در آغوش «آغوش» شد (سعدی۱: ۱۷۵).
۲. [مجاز] بنده: ◻︎ ای خواجهٴ ارسلان و آغوش / فرماندهِ خود مکن فراموش (سعدی: ۱۶۰).
معنی اسم آغوش در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. بر، بغل، پهلو، صدر، کنار
۲. بنده، غلام، کنیز
۳. قوش
معنی اسم آغوش در دیکشنری فارسی به انگلیسی : bosom, breast, embrace, squeeze
معنی اسم آغوش در دیکشنری فارسی به ترکی : kucak