معنی اسم اظهر در لغتنامه دهخدا : اظهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) خطاط. میرخواند وی را در زمره ٔ خطاطان عصر تیموریان آورده و در خط خوش او را به ابن مقله و یاقوت همانند کرده است . رجوع به حبیب السیر ص 116 شود. نامش ظهیرالدین بوده و در رساله ٔ نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی ایران ا
اظهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) نامش میرغلامعلی دهلوی و از شاعران هندوستان بود و در سال
1182 هَ . ق . در مرشدآباد درگذشت . او راست :
نه مرا تو می شناسی ، نه ترا شناختم من
بکدام آشنائی ، ز تو دردسر گرفتم .
(از قاموس الاعلا
اظهر. [ اَ هََ ] (اِخ )از شاعران هندوستان و نامش احمدخان بود. او راست :
الهی در دلم انداز عشق بی محابا را
کنم تا سیر چون فرهاد و مجنون کوه و صحرا را.
(از قاموس الاعلام ترکی ).
صاحب الذریعه می نویسد: شعر وی در گلشن (ص
اظهر. [ اَ هََ ] (ع ن تف ) روشن تر و آشکارتر. (آنندراج ). آشکارتر و ظاهرتر. آشکارتر و نمایان تر. (ناظم الاطباء) :
فضل تو ظاهر است بر همه کس
کرم تو ز فضل تو اظهر.
سوزنی .
- علی الاظهر ؛ بنابر
اظهر. [ اَ هَُ ] (ع اِ) ج ِظَهر، پشت . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (متن اللغة).
منبع : معنی اظهر در فرهنگ دهخدا معنی اسم اظهر در فرهنگ فارسی معین : (اَ هَ) [ ع . ] (ص تف .) ظاهرتر، آشکارتر. ؛~ من الشمس بسیار آشکار، کاملاً واضح .
معنی اسم اظهر در فرهنگ فارسی عمید : ظاهرتر؛ آشکارتر.
معنی اسم اظهر در دیکشنری عربی به فارسی : ظاهرشدن , پديدار شدن , برخاستن , بلند شدن , رخ دادن , ناشي شدن , بوجود اوردن , برامدن , طلوع کردن , قيام کردن , طغيان کردن , بيرون امدن