معنی اسم اشتیاق در لغتنامه دهخدا : اشتیاق . [ اِ ] (ع مص ) آرزومند چیزی شدن . یقال : اشتاقه و اشتاق الیه . (منتهی الارب ). آرزو. آرزومندی . میل . شوق . رغبت بسیار. بویه . شیفتگی . دلبستگی به کسی :
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود.
منبع : معنی اشتیاق در فرهنگ دهخدا معنی اسم اشتیاق در فرهنگ فارسی معین : ( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) شوق داشتن ، میل داشتن . 2 - (اِمص .) آرزومندی . جِ شوق .
معنی اسم اشتیاق در فرهنگ فارسی عمید : شوق داشتن؛ آرزومند چیزی شدن؛ آرزومندی.
معنی اسم اشتیاق در فرهنگ مترادف متضاد : آرزومندی، تعشق، رغبت، شوق، عطش، علاقه، میل، وجد، هوس
معنی اسم اشتیاق در فرهنگ سره : شور، آرزومند
معنی اسم اشتیاق در دیکشنری فارسی به انگلیسی : alacrity, animation, appetite, ardor, avidity, effervescence, enthusiasm, fervency, fire, gameness, heartiness, hunger, hurry, impatience, intentness, keenness, readiness, relish, sunshine, thirst, urge, verve, warmth, will, willingness, zeal, zest, anxiety
معنی اسم اشتیاق در دیکشنری فارسی به عربی : جوع , حرارة , حماس , سوق , شهية , عطش , قلق