معنی اسم احساس در لغتنامه دهخدا : احساس . [ اِ ] (ع مص ) دریافت . درک کردن . دریافتن . (منتهی الارب ). دیدن و یافتن . (المصادربیهقی ). || دانستن . آگاه شدن . (منتهی الارب ). || دیدن . (زوزنی ). || احساس ،درک چیزی است با یکی از حواس . اگر احساس با حس ظاهری باشد آن را مشاهدات گویند و اگر با حس باطن باشد وجدانیا
منبع : معنی احساس در فرهنگ دهخدا معنی اسم احساس در واژهنامه آزاد : اصطلاحاً عاطفۀ قلبی.
در لغت، به معنی دریافتن، آگاه شدن و درک چیزی با یکی از حواس است و در روان شناسی، بازتاب ذهنی تأثیرات مادی (فیزیکی) است که شالودۀ همۀ ادراکات است.
معنی اسم احساس در فرهنگ فارسی معین : ( اِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دریافتن ، درک کردن . 2 - درک چیزی با یکی از حواس .
معنی اسم احساس در فرهنگ فارسی عمید : ۱. دریافت؛ درک.
۲. (روانشناسی) حس کردن چیزی بهوسیلۀ یکی از حواس پنجگانه.
۳. (اسم) عاطفه؛ ذوق.
معنی اسم احساس در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. عاطفه
۲. حس، درک، دریافتن
معنی اسم احساس در فرهنگ سره : سهش، شور، دریافت، برداشت
معنی اسم احساس در دیکشنری فارسی به انگلیسی : emotion, feel, feeling, heart, pathy _, perception, sensation, sense, sentiment
معنی اسم احساس در دیکشنری فارسی به عربی : احساس , انطباع , ذوق , شعور
معنی اسم احساس در دیکشنری فارسی به ترکی : duygu
معنی اسم احساس در دیکشنری عربی به فارسی : احساس , حس , شور , تاثير , ظاهر , حواس پنجگانه , هوش , شعور , معني , مفاد , حس تشخيص , مفهوم , احساس کردن , پي بردن