معنی اسم مقبل در فرهنگ نامها : (تلفظ: moqbel) (عربی) (در قدیم) خوشبخت ، خوش اقبال ؛ رو کننده به چیزی ، روی آورنده .
معنی اسم مقبل در لغتنامه دهخدا : مقبل . [ م ُب ِ ] (ع ص ) پیش آینده و پیش رونده به جانب کسی . رو به چیزی کننده . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رو به چیزی کننده . (آنندراج ). روی کرده . روی آورده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : امن قتل فی الحرب مقبلاً اکثر ام م
مقبل . [ م ُ ق َب ْ ب َ ] (ع ص ) بوسیده شده . شخص بوسیده شده . || جای بوسیده شده . (از ناظم الاطباء). و رجوع به تقبیل شود. || جامه ٔ درپی کرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مقبول . جامه ٔ وصله شده . (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد).
مقبل . [ م ُ ب َ ] (ع ص ) پیش آمده و روی آورده به هر چیزی . (ناظم الاطباء). || قبول کرده شده و روی آورده شده . (آنندراج ). || (مص ) (مص میمی ) روی فراکردن . (تاج المصادر بیهقی ). اقبل مقبلاً؛ ای اقبالاً مثل ادخلنی مدخل صدق . (ناظم الاطباء).
مقبل .[ م ُ ق َب ْ ب ِ ] (ع ص ) آنکه می بوسد و ماچ می کند. (ناظم الاطباء). بوسنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
امثال :
جزاء مقبل الأست الضراط . (امثال و حکم ). نظیر
: هرکه شد کون پرست بر
منبع : معنی مقبل در فرهنگ دهخدا معنی اسم مقبل در فرهنگ فارسی معین : (مُ بِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - روی آورنده . 2 - صاحب اقبال ، خوشبخت .
معنی اسم مقبل در فرهنگ فارسی عمید : ۱. رویآورنده؛ روکننده به چیزی.
۲. خوشبخت؛ صاحباقبال؛ نیکبخت.
معنی اسم مقبل در فرهنگ مترادف متضاد : خوشبخت، صاحبدولت، اقبالمند، صاحب اقبال
معنی اسم مقبل در دیکشنری عربی به فارسی : روي دهنده , پيشامد کننده , اينده , جلو رونده