معنی نام کیخسرو

معنی پادشاه بزرگ و والامقام، پادشاه عادل، نام پادشاه سوم از سلسله کیان
جزئیات اسم کیخسرو
نام کیخسرو به معنای «پادشاه بزرگ و والامقام، پادشاه عادل، نام پادشاه سوم از سلسله کیان» یک نام پسرانه فارسی با املای [ ک ِ ي خ س ر و ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 2471 نفر با اسم کیخسرو در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم کیخسرو
👦 جنسیت اسم پسرانه
🗣 تلفظ به فارسی کِيخسرو
📣 آوانگاری /key khosro(w)/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Key Khosrow
🔢 ابجد 896
🔝 فراوانی 2471
اطلاعات بیشتر

معنی اسم کیخسرو در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: key xosro(w)) (به مجاز) (در قدیم) پادشاه بزرگ و والامقام و معنی آن (در پهلوی) ' کی ‌نیک ‌نام ' است؛ (در اعلام) نام سومین پادشاه از سلسله‌ی پادشاهی کیانیان پسر سیاوش و فرنگیس دختر افراسیاب ؛ نام سه تن از پادشاهان سلجوقی آسیای کوچک (صغیر) .

معنی اسم کیخسرو در لغت‌نامه دهخدا : کیخسرو. [ ک َ خ ُ رَ ] (اِخ ) نام پادشاهی است مشهور. (برهان ). نام پادشاه سوم از سلسله ٔ کیان . (ناظم الاطباء). نام شاهنشاه عادل پسر سیاوش که مادرش دختر افراسیاب و فرنگیس نام داشته و افراسیاب آخر به مکر و غدر اقارب و برادر خود، اورا کشته و پس از چند سال به حکم کیکاوس ، گیوبن


کیخسرو. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) پادشاه بلندمرتبه و عادل . (برهان ). پادشاه بزرگ مرتبه و پیشوای عدل . (آنندراج ) (انجمن آرا). پادشاه بلندمرتبه . (ناظم الاطباء). از کی + خسرو. در اوستا، کوی هئوسرو
کیخسرو. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) از حکمرانان رویان و رستمدار سلسله ٔ بادوسپان . (از التدوین ).

کیخسرو. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین کیخسرو ثالث شود.

کیخسرو. [ ک َ / ک ِ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین کیخسرو ثانی شود.

منبع : معنی کیخسرو در فرهنگ دهخدا
مشاهیر
کیخسرو پورناظری (آهنگساز)
معنی اسم کیخسرو چیست؟

پادشاه بزرگ و والامقام، پادشاه عادل، نام پادشاه سوم از سلسله کیان

منشا و ریشه اسم کیخسرو چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم کیخسرو در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 2471 نفر با اسم کیخسرو در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم کیخسرو چیست؟

اسم هایی که به کیخسرو میاد : کی وین، کیا، کیا داوود، کیا سام، کیابد، پیشرو، ژیرو، شاهرو، شیرو، عمرو، خوب رو، سمن رو، سیمین رو، شادرو، شهرو

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)