معنی اسم کلام در لغتنامه دهخدا : کلام . [ ک َ ] (ع اِ) سخن یا سخن با فایده ای که بنفسه کفایت کند. اسم جنس است و بر قلیل و کثیر واقع شود. و درتعریف آن گفته اند که ، صفتی که جاندار بتواند آنچه را در خاطر دارد به وسیله ٔ اصوات مقطعه و یا کتابت و یا اشاره اعلام دارد. (منتهی الارب ). گفتار یا گفتاری که بنفسه کفای
کلام . [ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ کَلم (خستگی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کلم (جرح ).جاء بدواء الکلام من اطایب الکلام . (اقرب الموارد).
کلام . [ ک َ ] (ع اِ) زمین درشت سطبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
منبع : معنی کلام در فرهنگ دهخدا معنی اسم کلام در فرهنگ فارسی معین : (کَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سخن ، حرف . 2 - جمله ای که مفید فایده یا خبری باشد به نحوی که چون گوینده خاموش شود، شنونده در انتظار نماند.
معنی اسم کلام در فرهنگ فارسی عمید : ۱. قول؛ سخن.
۲. سخنی که مفید معنی تام باشد؛ عبارت یا جملهای که از مسند و مسندالیه ترکیب شود و دارای معنی باشد.
〈 کلام پهلودار: [مجاز] = سخن 〈 سخن پهلودار
〈 کلام سمین: [مقابلِ غث] [قدیمی، مجاز] سخن استوار و محکم.
معنی اسم کلام در فرهنگ مترادف متضاد : بیان، حرف، زبان، سخن، قول، گفتار، گفته، نطق ≠ نوشتار
معنی اسم کلام در فرهنگ سره : سخن، گفتار
معنی اسم کلام در دیکشنری فارسی به انگلیسی : letter, term, word
معنی اسم کلام در دیکشنری فارسی به ترکی : kelam
معنی اسم کلام در دیکشنری عربی به فارسی : گفتگو , صحبت , حرف , مذاکره , حرف زدن