معنی اسم کلاله در فرهنگ نامها : (تلفظ: kolāle) (در گیاهی) بالاترین بخش مادگی گل که برای جذب دانههای گَرده ، نگهداشتن و رویاندن آنها و تولید میوه است ؛ (در قدیم) (به مجاز) زلف ، کاکل به ویژه زلف تاب دار و مجعد .
معنی اسم کلاله در لغتنامه دهخدا : کلاله . [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان تیرچائی است که در بخش ترکمان شهرستان میانه واقع است و 262 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کلاله . [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیزمار خاوری است که در بخش ورزقان شهرستان اهر واقع است و
228 سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
4).
کلاله . [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان منجوان است که در بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع است و
136 تن سکنه دارد. در دو محل بفاصله ٔ یک هزار گز بنام کلاله ٔ بالا و کلاله ٔ پائین معروف و سکنه ٔ کلاله ٔبالا
117
کلاله . [ ک ُ ل َ
/ ل ِ ] (اِ) موی پیچیده را گویند و به عربی مجعد خوانند و بمعنی کاکل . (برهان ). بمعنی زلف پیچیده که به عربی مجعد خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج ). موی پیچیده و بمعنی زلف نیز آمده و به کاف فارسی (گلاله ) نیز آمده . (غیاث ).بمعن
کلاله . [ ک َ ل َ ] (ع ص ، اِ)مردی که نه ولد باشد او را نه والد. (منتهی الارب ). آنکس که او را فرزند و پدر نباشد. (از اقرب الموارد). || آنکه لاصق نباشد از نسب . (منتهی الارب ).آنکس که از راه نسب پیوستگی نداشته باشد. (از اقرب الموارد). || آنکه نسب او محیط نسب تو باشد مثل پسر ع
منبع : معنی کلاله در فرهنگ دهخدا معنی اسم کلاله در فرهنگ فارسی معین : (کَ لَ) [ ع . کلالة ] (مص ل .) مانده شدن ، خسته شدن .
(کُ لِ) (اِ.) 1 - موی پیچیده و مجعد. 2 - برجستگی بالای مادگی گیاه .
(کَ لَ یا لِ) [ ع . کلالة ] (اِ.) کسی که نه فرزند دارد نه پدر.
معنی اسم کلاله در فرهنگ فارسی عمید : ۱. کسی که نه پدر دارد و نه فرزند.
۲. آنکه بستۀ کسی باشد اما از خویشان نزدیک مانند پسر و برادر نباشد و از خویشان دور باشد.
۱. = کاکل: ◻︎ نسیم در سر گل بشکند کلالهٴ سنبل / چو از میان چمن بوی آن «کلاله» برآید (حافظ: ۴۷۶).
۲. (زیستشناسی) قسمت بالای مادگی گل؛ برجستگی یا رشتههای بالای مادگی گیاه.
معنی اسم کلاله در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. جعد، زلف، مویمجعد
۲. کاکل، کسمه
۳. دستهگل
معنی اسم کلاله در دیکشنری فارسی به انگلیسی : braid, crest, lock, tassel