معنی اسم کامل در فرهنگ نامها : (تلفظ: kāmel) (عربی) آن که یا آنچه ویژگیهای لازم را دارا است و کم و کاست ندارد ، بیعیب ، بینقص ؛ (به مجاز) دارای محاسن و خصوصیات مقبول ؛ (در قدیم) (به مجاز) دانا و فاضل ؛ (در حالت قیدی) بدون عیب و کاستی ، به خوبی ؛ (در تصوف) ویژگی پیری که میتواند در نفوس تصرف و سالکان را تربیت کند .
معنی اسم کامل در لغتنامه دهخدا : کامل . [ م ِ ](ع ص ) تمام . ج ، کَمَلَة. یقال هو کامل و هم کملة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم فاعل بمعنی تمام . (از اقرب الموارد). کَمَل . (از اقرب الموارد). رجوع به کمل شود. کمیل . (اقرب الموارد) (تاج العروس ). رجوع به کمیل شود. صحیح . (از ناظم الاطباء). درست و راست شده ،
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (الملک ...) ابوبکر محمدبن عبداﷲ (
682هَ .ق .). (معجم الانساب ج
1 ص
154). رجوع به ابوبکر و محمدبن عبداﷲ شود.
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (الملک ...)سیف الدین خلیل بن احمد. رجوع به الملک الکامل شود.
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) شیرازی . معروف به مصلح الدین و بیت زیر از اوست :
شب فراق تو از خون دیده دامانم
چنان پرست که نتوانم از زمین برخاست .
(قاموس الاعلام ترکی ).
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) (
526-
589 هَ .ق .) ابن علی بن مقلدبن نصربن منقذالکنانی «از امرای دولت ایوبیان است . سلطان صلاح الدین او را در زبید نایب خود گردانید. مدتی کوتاه در این شغل بود سپس به دمشق بازگشت و باقی عم
منبع : معنی کامل در فرهنگ دهخدا معنی اسم کامل در فرهنگ فارسی معین : (مِ) [ ع . ] (ص .) 1 - درست ، بی نقص . 2 - فاضل ، دانا.
معنی اسم کامل در فرهنگ فارسی عمید : ۱. تمام.
۲. [مقابلِ ناقص، جمع: کَمَلَة] بیعیبونقص.
۳. (اسم) (ادبی) در عروض، بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن».
معنی اسم کامل در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. تام، تمام، جامع، درست، متکامل، مستوفا، مکمل، نیک
۲. بیعیب، بینقص
۳. پر
۴. خردمند، دانا، عالم، فاضل
۵. جاافتاده، مسن ≠ ناقص
معنی اسم کامل در فرهنگ سره : آرسته، اسپور، بونده، رسا
معنی اسم کامل در دیکشنری فارسی به انگلیسی : finished, accurate, absolute, all-out, arrant, clear, celestial, circumstantial, clean, complete, consummate, crashing, dead, diametrical, direct, downright, entire, even, fast , faultless, flat, flawless, full , full-blown, full-dress, full-fledged, impeccable, ingrained, round, integral, sound, st
معنی اسم کامل در دیکشنری فارسی به عربی : بالغ (فعل ماض) , تام , تکاملي , سليم , شامل , غير موهل , کامل , کبير , کل , مثالي , مطلق
معنی اسم کامل در دیکشنری فارسی به ترکی : kâmil, olgun
معنی اسم کامل در دیکشنری عربی به فارسی : تمام , درست , دست نخورده , بي عيب , پر , مملو , کامل , ناکنش ور , بي کاره , غير فعال , سست , بي حال , بي اثر , تنبل , بي جنبش , خنثي , کساد , تمام کردن , کامل کردن , درست کردن , يکي کردن , تابعه اوليه چيزي را گرفتن , اختلا ط , بيحال