معنی اسم قیام در لغتنامه دهخدا : قیام . (ع مص ) معتدل شدن . (ازاقرب الموارد). || بسته شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قام الماء؛ بسته شد آب . (منتهی الارب ). || ایستاده شدن ستور از سستی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قامت علیه الدابة؛ کلت فلم تبرح مکانها. || دوام و ثبوت داشتن . (از اقرب الموارد)
قیام . [ ق َی ْ یا] (ع ص ) قَیّوم . (منتهی الارب ). رجوع به قیوم شود.
قیام . [ ق ُی ْ یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ قائم . (منتهی الارب ). رجوع به قائم شود.
منبع : معنی قیام در فرهنگ دهخدا معنی اسم قیام در فرهنگ فارسی معین : (قِ) [ ع . ] (مص ل .) به پا خاستن ، ایستادن .
معنی اسم قیام در فرهنگ فارسی عمید : ۱. برخاستن؛ ایستادن؛ بهپا خاستن.
۲. جنبش؛ نهضت.
۳. (فقه) ایستادن در نماز.
۴. [قدیمی، مجاز] نماز.
〈 قیام کردن: (مصدر لازم) برخاستن؛ بهپا خاستن.
معنی اسم قیام در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. اغتشاش، انقلاب، خیزش، رستاخیز، شورش، نهضت
۲. ایستادن، برخاستن، بلندشدن ≠ قعود
معنی اسم قیام در فرهنگ سره : خیرش، خیزش، شورش
معنی اسم قیام در دیکشنری فارسی به انگلیسی : insurgence, resurrection, rising, uprising
معنی اسم قیام در دیکشنری فارسی به عربی : انتفاضة , تمرد