معنی نام فریمان

معنی دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه
جزئیات اسم فریمان
نام فریمان به معنای «دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه» یک نام پسرانه فارسی با املای [ ف ر ي م ا ن ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 297 نفر با اسم فریمان در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم فریمان
👦 جنسیت اسم پسرانه
🗣 تلفظ به فارسی فريمان
📣 آوانگاری /farimān/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Fariman
🔢 ابجد 381
🔝 فراوانی 297
اطلاعات بیشتر

معنی اسم فریمان در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: farimān) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + مان/ من = اندیشه و فکر) ؛ به معنی دارای اندیشه‌ی خجسته ، مبارک و با شکوه ؛ (به مجاز) خیراندیش و نیک اندیش ؛ نام شهری در خراسان .

معنی اسم فریمان در لغت‌نامه دهخدا : فریمان . [ ف َ ] (اِخ ) دهستان مرکزی بخش فریمان که دارای 121 آبادی و 5323 تن سکنه است و بند فریمان در این ده بنا شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


فریمان . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد که دارای 196 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

فریمان . [ ف َ ] (اِخ ) شهر کوچکی است در مرکز بخش فریمان مشهد که تا پیش از 1313 هَ . ش . قریه ٔ بی اهمیتی بیش نبود و طوایف بربری و تیموری در آن ساکن بودند. رضاشاه از نظر موقعیت طبیعی این ناحیه بدان توجه کرد و موجبات آبادانی و شهرسازی درست را
فریمان . [ ف َ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های تابع شهرستان مشهد که در جنوب بخش طرقبه واقع است . از چشمه سار و قنوات مشروب میشود. محصول عمده اش غله ، بنشن ، انواع میوه ، زیره ٔ سبز و پنبه است . دارای چهار دهستان به نامهای بیوه زن ، احمدآباد، سرجام و پائین ولایت است که مجموعاً فریمان . [ ف َ ] (اِخ ) نام یکی از دهات استرآبادرستاق از بخش زیارت خواسته رود بوده است . (ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 171).

منبع : معنی فریمان در فرهنگ دهخدا
معنی اسم فریمان چیست؟

دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه

منشا و ریشه اسم فریمان چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم فریمان در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 297 نفر با اسم فریمان در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم فریمان چیست؟

اسم هایی که به فریمان میاد : فرابرز، فرابین، فرات، فراد، فرادخت، پویان، تهمان، توکان، تیران، تیوان، تاج الزمان، تایلان، ترلان، ترنیان، تکذبان

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)