معنی اسم عماد در فرهنگ نامها : (تلفظ: emād) (عربی) ستون ؛ (به مجاز) آن که بتوان بر او تکیه کرد ، نگاه دارنده ، تکیه گاه .
معنی اسم عماد در لغتنامه دهخدا : عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) از قلاع مستحکم واقع در نواحی غربی افغانستان فعلی ، و شرقی خراسان . و در تاریخ حبیب السیر در ضمن بیان وقایع سلسله ٔ تیموریان ذکر این قلعه بسیار رفته است . و ظاهراً به علت استحکام و استواری برای خزائن و دفاین سلطنتی مأمن و پناهی بوده است . رجوع
عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) (میر...) خطاط مشهور عهد صفویه . رجوع به عماد قزوینی شود.
عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم تبریزی . متخلص به ارفع. رجوع به عماد تبریزی شود.
عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن اکیمة. مکنی به ابوالولید. محدث است . و نیز رجوع به ابوالولید (عمادبن ...) شود.
عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن علی بن فارسی . او راست : حاشیه بر حاشیه ٔ سید شریف علی جرجانی بر شمسیه ٔ نجم الدین عمر قزوینی کاتبی . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ج
2 ص
1063).
منبع : معنی عماد در فرهنگ دهخدا معنی اسم عماد در واژهنامه آزاد : معین، مشخص
معنی اسم عماد در فرهنگ فارسی معین : (عِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکیه گاه . 2 - بنای بلند.
معنی اسم عماد در فرهنگ فارسی عمید : ۱. ستون.
۲. آنچه به آن تکیه میکنند، تکیهگاه.
۳. بناهای بلند.
معنی اسم عماد در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. پالار، رکن، ستون
۲. تکیهگاه، متکا