معنی اسم عقیق در فرهنگ نامها : (تلفظ: aqiq) (عربی) سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی ، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است و در زینت استفاده میشود ؛ (به مجاز) شخص ارجمند و گرامی .
معنی اسم عقیق در لغتنامه دهخدا : عقیق .[ ع َ ] (ع اِ) مهره ای است سرخ رنگ که در یمن یافته شود، و جنسی است از آن که در سواحل دریای روم خیزد، تیره رنگ مانند آب که از گوشت نمکزده رود و در آن خطوط سپید خفی می باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سنگ سرخ ، و نوعی از نگینهای لعل . (دهار). سنگی است مشهور. (ال
عقیق . [ ع َ ] (اِخ ) قریه ای است در نزدیکی سواکن از ساحل بحر، در بلاد بجاه . محصول آن تمر هندی است .و بر این لغت «ال » داخل نشود. (از معجم البلدان ).
عقیق . [ ع َ ] (اِخ ) وادیی است نزدیک مدینه . وموضعی است به مدینه و به یمامة و به طائف و به تهامة و به نجد و شش موضع دیگر. ج ، أعقّة. (از منتهی الارب ). نام چند وادی است در بلاد عرب ، از آن جمله است : عقیق عارض یمامة، که وادی وسیعی است و چشمه های گوارایی دارد. و نیز در ناحیه
عقیق . [ ع َ ] (اِخ )آبی است از آن بنی جعده و بنی جرم . در زمان پیامبر (ص ) بر سر این آب بین این دو قبیله اختلاف رخ داد و پیغمبرحکم داد که از آن بنی جرم است . (از معجم البلدان ).
منبع : معنی عقیق در فرهنگ دهخدا معنی اسم عقیق در فرهنگ فارسی معین : (عَ) [ ع . ] (اِ.) نوعی سنگ قیمتی به رنگ های گوناگون که نوع بهتر آن سرخ رنگ است .
معنی اسم عقیق در فرهنگ فارسی عمید : ۱. (زمینشناسی) نوعی کوارتز بیشکل که مانند احجار قیمتی در زینت به کار میرود.
۲. [مجاز] لب.
〈 عقیق یمنی (یمانی): (زمینشناسی) نوعی عقیق که در یمن بهدست میآید و سرخرنگ است و بیشتر نگین انگشتر میکنند.
معنی اسم عقیق در دیکشنری فارسی به انگلیسی : opal
معنی اسم عقیق در دیکشنری فارسی به عربی : عقيق
معنی اسم عقیق در دیکشنری فارسی به ترکی : akik