معنی نام عفت

معنی پرهیزکاری، پارسایی، پاکدامنی
جزئیات اسم عفت
نام عفت به معنای «پرهیزکاری، پارسایی، پاکدامنی» یک نام دخترانه عربی با املای [ ع ِ ف َ ّ ت ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 83274 نفر با اسم عفت در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم عفت
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی عِفَّت
📣 آوانگاری /effat/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Effat
🔢 ابجد 550
🔝 فراوانی 83274
اطلاعات بیشتر

معنی اسم عفت در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: effat) (عربی) حالت خویشتن داریِ زن در رویارویی و معاشرت با نامحرم و حفظ آبرو ، پاکدامنی ؛ رعایت اصول اخلاقی ، پرهیزکاری ، پارسایی .

معنی اسم عفت در لغت‌نامه دهخدا : عفت . [ ع ِف ْ ف َ ] (ع اِمص ) عفة. نهفتگی و پاکدامنی . (مهذب الاسماء). پرهیزگاری و پارسائی . و احتراز از محرمات خصوصاً از شهوات حرام . (از غیاث اللغات ). یکی از فضایل اربعه نزد قدما (حکمت ، شجاعت ، عفت ، عدالت ). هیئتی که مر نیروی شهوت راست و واسطه ٔ بین فجور و خموراست و گفت


عفت . [ ع َ ] (ع مص ) برتافتن . (از منتهی الارب ). || شکستن بی متفرق و جدا ساختن .(از منتهی الارب ). پیچاندن . و شکاندن چیزی را. شکاندن بدون از هم جدا ساختن . (از اقرب الموارد). برنجانیدن دست تا بشکند. (تاج المصادر بیهقی ). || دست برتافتن کسی را. || شکسته گفتن سخن رااز لکنت ز

منبع : معنی عفت در فرهنگ دهخدا

معنی اسم عفت در فرهنگ فارسی معین : (عِ فّ) [ ع . ] (اِمص .) احتراز از محرمات خصوصاً از شهوات . پاکدامنی ، پرهیزگاری ، پارسایی .

معنی اسم عفت در فرهنگ فارسی عمید : ۱. بازایستادن از حرام؛ پارسایی کردن.
۲. پرهیزکاری؛ پارسایی؛ پاکدامنی؛ ترک شهوت.

معنی اسم عفت در فرهنگ مترادف متضاد : اتقا، پارسایی، پاکدامنی، پاکی، شرافت، شرف، عصمت، عفاف، ناموس، نجابت ≠ آلودهدامنی، بدکارگی، ناپارسایی، ناپرهیزگاری

معنی اسم عفت در دیکشنری فارسی به انگلیسی : chastity, honor, modesty, virginity, virtue

معنی اسم عفت در دیکشنری فارسی به عربی : تواضع , شرف , مزية

معنی اسم عفت چیست؟

پرهیزکاری، پارسایی، پاکدامنی

منشا و ریشه اسم عفت چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم عفت در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 83274 نفر با اسم عفت در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم عفت چیست؟

اسم هایی که به عفت میاد : عفاف، عفرا، عفیفه، رافت، شرافت، عطوفت، لطافت، ضیافت، عفیف، عفیف الدین، معرفت

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)