معنی اسم عرفان در فرهنگ نامها : (تلفظ: erfān) (عربی) (در تصوف) مکتبی که وصول به حقیقت معرفت خداوند را از طریق ریاضت و تهذیب نفس و تأمل جستجو میکند ؛ یکی از مراحل سلوک ، معرفت ؛ شناخت بر مبنای اصول مکتب تصوف ؛ (در قدیم) شناخت ، آشنایی .
معنی اسم عرفان در لغتنامه دهخدا : عرفان . [ ع ِ ] (اِخ ) نام زنی سرودگوی که در این فن ید طولی داشت . (منتهی الارب ). یکی از مغنیه ها و آوازه خوانهای عصر عباسی ، و معاصر عریب المأمونیة بوده است . (از اعلام النساء از الاغانی ).
عرفان . [ ع ِ ] (ع مص ) شناختن و دانستن بعد از نادانی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شناختن . (زوزنی ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). شناختن . بازشناختن . معرفت . (فرهنگ فارسی معین ). شناخت . شناسائی . آگاهی . درایت . اطلاع
: به مدد و معاونت اوکمر بستند
عرفان . [ ع ِ رِف ْ فا ] (اِخ ) گویند جایگاهی است به عینة. (از معجم البلدان ).
عرفان . [ ع ِ رِف ْ فا ] (اِخ ) نام صاحب آن راعی و چوپان که در حق صاحب خود چنین گفته است :
کفانی عرفان لکری و کفیته
کلوء النجوم و النعاس معانقه .
(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
عرفان . [ ع ِ رِف ْ فا ] (ع مص ) شناختن و دانستن بعد از نادانی . (از منتهی الارب ). || درک کردن به یکی از حواس خمسه . || اقرار کردن به گناه . || پاداش دادن کسی را. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عِرفان . معرفة. عرفة. رجوع به عِرفان شود.
منبع : معنی عرفان در فرهنگ دهخدا معنی اسم عرفان در واژهنامه آزاد : شناخت؛ و در اصطلاح برای خداشناسی به کار می رود.
معنی اسم عرفان در فرهنگ فارسی معین : (عِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شناختن . 2 - (اِ مص .) خداشناسی .
معنی اسم عرفان در فرهنگ فارسی عمید : ۱. شناختن.
۲. (تصوف) شناختن حقتعالی از راه ریاضت و تهذیب نفس.
معنی اسم عرفان در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. تصوف
۲. الهیات، حکمت
۳. شناخت، علم، معرفت
معنی اسم عرفان در دیکشنری فارسی به انگلیسی : gnosis, mysticism, theosophy
معنی اسم عرفان در دیکشنری فارسی به عربی : روحانية