معنی نام عدن

جزئیات اسم عدن
نام عدن به معنای «بهشت زمینی، جاویدان» یک نام دخترانه عربی با املای [ ع د ن ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 101 نفر با اسم عدن در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم عدن
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی عدن
📣 آوانگاری /adn/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Adn
🔢 ابجد 124
🔝 فراوانی 101
اطلاعات بیشتر

معنی اسم عدن در لغت‌نامه دهخدا : عدن . [ ع َ ] (اِخ ) (به عبری نعمت دار) موضع آدم و مقر حوا قبل از سقوط. معلوم نیست که درکجا بوده است لکن دو نهر از نهرهای آن یعنی فرات و دجله مشهور است و بعضی برآنند که فیشون همان نهرهندی و جیحون همان رود نیل است . و اکثر رأی این است که باغ عدن در دشت فرات بوده است . (قاموس


عدن . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) جاودان . جاودانی . جنات عدن ای ، اقامة. (ناظم الاطباء).
- بهشت عدن ؛ بهشت اقامت . جنات عدن :
یکی چون بهشت عدن ، یکی چون هوای دوست
یکی چون گلاب تلخ ، یکی چون بت بهار.

فرخ


عدن . [ ع َ ] (ع مص ) اقامت کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (قطرالمحیط). || همیشه بودن به جایی . (قطرالمحیط) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (فرهنگ نظام ). || نیرو دادن زمین را به سرگین ؛ عدن الارض . (منتهی الارب ). || تباه کردن درخت را به تبر و مانند آن
عدن . [ ع َ دَ ] (اِخ ) شهری است از شهرهای مشهور عربستان واقع بر ساحل دریای هند از جانب یمن . منطقه ای است که تا حدودی کم آب است ، آب مشروب آنها از چشمه و رود تأمین میشود. وضع تجارتی خوبی دارد و محل تجمع تجار و مراکب هندی است . از محصولات آن قهوه است که صادر میشود. و مروارید
عدن . [ ع َ دَ ] (ع اِ) گیاهی است . (اقرب الموارد).

منبع : معنی عدن در فرهنگ دهخدا

معنی اسم عدن در فرهنگ فارسی معین : (عَ دْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) همیشه بودن در جایی . 2 - (ص .) بهشت جاوید.

معنی اسم عدن در فرهنگ فارسی عمید : ۱. اقامت کردن در جایی؛ همیشه بودن در مکانی.
۲. (اسم، صفت) [قدیمی] جاویدان: بهشت عدن.

مشاهیر
عدنان غریفی (نویسنده)
غریفی عدنان (نویسنده)
معنی اسم عدن چیست؟

بهشت زمینی، جاویدان

منشا و ریشه اسم عدن چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم عدن در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 101 نفر با اسم عدن در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم عدن چیست؟

اسم هایی که به عدن میاد : عدنا، عدیله، رادن، سدن، لادن، شادن، عدنا، عدل، عدنان، عدی، عدیل، اردن

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)