معنی نام عبدالحی

معنی یکی از نام های خداوند، بنده‌ی خدای زنده
جزئیات اسم عبدالحی
نام عبدالحی به معنای «یکی از نام های خداوند، بنده‌ی خدای زنده» یک نام پسرانه عربی با املای [ ع ب د ا ل ح ی ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 848 نفر با اسم عبدالحی در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم عبدالحی
👦 جنسیت اسم پسرانه
🗣 تلفظ به فارسی عبدالحی
📣 آوانگاری /abdolhay/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Abdolhay
🔢 ابجد 125
🔝 فراوانی 848
اطلاعات بیشتر

معنی اسم عبدالحی در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: abdolhay) (عربی) بنده‌ی حی ، که [حی] نامی است از نام‌های خدای تعالی (هوالحی الذی لایموت)، بنده‌ی زنده (خدا) ؛ (در عرفان) آن که مظهر و مجلای حیات سرمدیه حق و زنده به حیات ابدی حق باشد ، که در حقیقت باقی به بقاءالله است و این مرتبه‌ی بقاء بعد از فناست .

معنی اسم عبدالحی در لغت‌نامه دهخدا : عبدالحی . [ ع َ دُل ْ ح َی ْی ] (اِخ ) ابن علی بن محمد الطالوی الحنفی الدمشقی . او را دیوان شعر و کتابی است در ادب به نام مرور الصبا و الشمول . وی به سال 1117 هَ . ق . به دمشق درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).


عبدالحی . [ ع َ دُل ْ ح َی ْی ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن العماد العکری الحنبلی ، مکنی به ابوالفلاح مورخ ، فقیه ، عالم به ادب بود. از تالیفات اوست : شذرات الذهب فی اخبار من ذهب در هشت جزء و غیره . وی به سال 1032 هَ . ق . متولد و در عبدالحی . [ ع َ دُل ْ ح َی ْی ] (اِخ ) منشی ، از خطاطان مشهور و در خط نستعلیق سرآمد بود، در زمان سلطان سعید مدتی صاحب دیوان انشاء بود مناشیر مینوشت وبعد از واقعه ٔ قراباغ منظور نظر تربیت امیرحسن بیک شده تا آخر حیات در ملازمت سلاطین آق قوینلو به همان منصب اشتغال داشت . (از حبی
عبدالحی . [ ع َ دُل ْ ح َی ْی ] (اِخ )بعلی بن ابی بکر البعلی معروف به طرزالریحان . عالم به ادب بود، او را دیوانی است . وی به سال 1034 م . به دمشق متولد و در 1099 م . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).

منبع : معنی عبدالحی در فرهنگ دهخدا
معنی اسم عبدالحی چیست؟

یکی از نام های خداوند، بنده‌ی خدای زنده

منشا و ریشه اسم عبدالحی چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم عبدالحی در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 848 نفر با اسم عبدالحی در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم عبدالحی چیست؟

اسم هایی که به عبدالحی میاد : عباد، عبادالله، عباس، عباس مهدی، عباسعلی، حی، شمس الضحی، صراحی، ضحی، عبیر، فاطمه ضحی

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)