معنی اسم طوطی در لغتنامه دهخدا : طوطی . (اِخ ) (ملک ...). عوفی در لباب الالباب گوید: مخدوم انوری ، از افاضل جهان و اعیان خراسان و میان او و اوحدالدین انوری مکاتبات و مشاعرات است ...گویند به سمع سلطان علاءالدین ملک الجبال رسانیدند که انوری تو را هجا گفته است و پای از حد خود فراتر نهاده و زبان به مثالب تو برگش
طوطی . (اِخ ) (مولانا...) در سلک شعراء مشهور قرن نهم هجری انتظام داشت . وی ترشیزی الاصل بود و میرزا ابوالقاسم بابر نسبت به او التفات و عنایات بسیار می نمود. و این مطلع از نتایج طبع نقاد اوست که ، بیت :
جهان که حجره ٔ شش طاق و خانه ٔ دودر است
ز چار رکن بساطش فغان الحذر
طوطی . (اِخ ) آذربایجانی . نام شریفش ابوالفتح خان و خلف الصدق ابراهیم خلیل خان بن پناه خان حکمران شوشی است . همیشه در ایل جوانشیر ریاست و بزرگی داشته اند، معزی الیه بفضل و کمال و مناعت و جلال معروف و محمدصادق خان دنبلی مخاطب سلام عام حضرت خاقان مغفور همشیره زاده ٔ ایشان بوده
طوطی . (اِخ ) دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل در
10 هزارگزی باختر سکوهه و
7 هزارگزی شوسه ٔ زاهدان به زابل . جلگه و گرم و معتدل با
3400 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محص
طوطی .(اِ) پرنده ای است سبزرنگ از طایفه ٔ پسیتاسیده . و بمناسبت سهولت تقلید آوای آدمی قابل ملاحظه است . طوطیان عموماً در نواحی گرم و رطوبی افریقا و هند زیست میکنند. ببغاء. طوطک . معرب توته ٔ هندی است . (فهرست مخزن الادویه ). معرب توتی و آن طائری است سبز که بعرف آن را طوطا نام
منبع : معنی طوطی در فرهنگ دهخدا معنی اسم طوطی در فرهنگ فارسی معین : (اِ.) پرنده ای از راستة طوطیان ، دارای پرهای سبز و زرد و قرمز و زبان گوشتی و منقار خمیده و قوی که می تواند اصوات را تقلید کند.
معنی اسم طوطی در فرهنگ فارسی عمید : پرندهای با پرهای سبز و سرخ و منقار خمیده که میتواند بعضی اصوات را تقلید کند: ◻︎ در پس آینه طوطیصفتم داشتهاند / آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم (حافظ: ۷۶۲).
معنی اسم طوطی در دیکشنری فارسی به انگلیسی : parrot
معنی اسم طوطی در دیکشنری فارسی به عربی : ببغاء
معنی اسم طوطی در دیکشنری فارسی به ترکی : papağan