معنی اسم طلعت در فرهنگ نامها : (تلفظ: taleat) (عربی) (در قدیم) چهره ، روی .
معنی اسم طلعت در لغتنامه دهخدا : طلعت . [ طَ ع َ ] (اِخ ) محمود افندی . رجوع به محمود طلعت در معجم المطبوعات ج 2 شود.
طلعت . [ طَ ع َ ] (اِخ ) رجوع به محمد طلعت در معجم المطبوعات ج
2 شود.
طلعت . [ طَ ع َ ] (ع اِ) طلعة. دیدار. یقال : حیااﷲ طلعته ؛ ای ابقا رؤیته او وجهه . (منتهی الارب ). روی . (مهذب الاسماء) (منتخب اللغات ). وجه
: ای از رخ تو یافته زیبائی او رنگ
افروخته از طلعت تو مسند و اورنگ .
شهید.
طلعت . [طَ ع َ ] (اِخ ) اصفهانی . هدایت گوید: اسمش آقا محمد،شغلش تجارت ، وطنش اصفهان ، فنش غزل سرائی . از اوست :
بقفس شادم و با درد گرفتاری خویش
نیست با نغمه سرایان چمن کار مرا.
باآنکه منزل کسی اندر دل تو نیست
نبود کسی که در دل او منزل تو نیست .
کس تواند یا ر
منبع : معنی طلعت در فرهنگ دهخدا معنی اسم طلعت در فرهنگ فارسی معین : (طَ عَ) 1 - (مص م .) رؤیت کردن . 2 - (اِ مص .) رؤیت . 3 - (اِ.) روی . 4 - طلوع .
معنی اسم طلعت در فرهنگ فارسی عمید : روی.
معنی اسم طلعت در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. چهره، رخسار، رو، وجه
۲. رویت، دیدار
۳. برآمدن، دمیدن، طلوع کردن
۴. طلوع
۵. دیدن، رویت کردن