معنی نام شمیم

جزئیات اسم شمیم
نام شمیم به معنای «بوی خوش» یک نام دخترانه عربی با املای [ ش م ي م ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 5507 نفر با اسم شمیم در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم شمیم
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی شميم
📣 آوانگاری /šamim/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Shamim
🔢 ابجد 390
🔝 فراوانی 5507
اطلاعات بیشتر

معنی اسم شمیم در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: šamim) (عربی) (در قدیم) بوی خوش .

معنی اسم شمیم در لغت‌نامه دهخدا : شمیم . [ ش َ ] (اِخ ) اصفهانی . میرزامحمد حسین فرزند میرزاعبدالکریم . از گویندگان قرن دوازده هجری بود و اجدادش از شیراز به اصفهان آمدند. وی خط شکسته نیکو می نوشت و چندی از طرف نادرشاه به منصب قضای لشکرمنصوب گشت و پس از آن کلانتر اصفهان شد و هم در آن سال (شمیم . [ ش َ ] (اِخ ) حلی حلبی نحوی ، علی بن حسن . متوفای سال 601 هَ . ق . او راست : 1- انیس الجلیس فی التجنیس . 2-حماسه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به علی شمیم شود.


شمیم . [ ش َ ] (ع اِ) بوی خوش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عطر. بوی خوش . بوی . بوی عطر. (یادداشت مؤلف ). بوی خوش آمیخته . (ناظم الاطباء) :
بی زحمت پیرهن همه سال
از یوسف خویش با شمیمم .

خاقانی .


بیدر
شمیم . [ ش َ ] (ع مص ) شم . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بوییدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (صراح اللغة) (غیاث ) (المصادر زوزنی ). انبوییدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به شم شود.

منبع : معنی شمیم در فرهنگ دهخدا

معنی اسم شمیم در واژه‌نامه آزاد : بوی خوش بوی عطر. رایحه


بوی خوش، بوی عطر، رایحه
بوی خوش بوی عطر. رایحه

معنی اسم شمیم در فرهنگ فارسی معین : (شَ) [ ع . ] (اِ.) بوی خوش .

معنی اسم شمیم در فرهنگ فارسی عمید : ۱. بوی خوش.
۲. (صفت) بلند؛ مرتفع.

معنی اسم شمیم در فرهنگ مترادف متضاد : باد، بویخوش، خوشبو، رایحه، عطر، نکهت

مشاهیر
شمیم بهار (نویسنده)
بهار شمیم (نویسنده)
معنی اسم شمیم چیست؟

بوی خوش

منشا و ریشه اسم شمیم چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم شمیم در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 5507 نفر با اسم شمیم در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم شمیم چیست؟

اسم هایی که به شمیم میاد : شمامه، شمایل، شمس الشریعه، شمس جهان، شمسا، زهرامریم، سویم، فایدیم، گل نسیم، شمیمه، شمیم فاطمه، تمیم، حکیم، حلیم، حمیم، دیهیم

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)