معنی اسم ساغر در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: sāqar) (معرب) ظرفی که در آن شراب مینوشند ، جام شراب ؛ (در قدیم) (به مجاز) ، شراب ؛ (در عرفان) دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می‌شود .
معنی اسم ساغر در لغت‌نامه دهخدا : ساغر. [ غ َ ] (اِخ ) موضعی است و ساغری شاعر منسوب بدانجاست . (ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 32 و 205). نام دهی است در حوالی سمرقند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص ساغر. [ غ َ ] (اِ) کفل حیوانات . (در زبان شعری ) و به این معنی ترکی است . (فرهنگ نظام ).ظاهراً به این معنی ساغری است . رجوع به ساغر شود.
ساغر. [ غ َ ] (اِخ ) تخلص (میرزا) عبدالرحیم از شاعران نیمه ٔ اول قرن سیزدهم است . وی پسر میرزا سعید، کلانتر سراب وگرمرود و از میرزایان مشهور و منشیان چیزفهم آذربایجان بوده و تحصیل کمالات از عربیه و ادبیه در دارالسلطنه ٔ تبریز کرده است . ادیبی زبان دان و حریفی نکته پرور و سخن
ساغر. [ غ َ ] (اِخ ) تخلص محمد ابراهیم سه دهی اصفهانی از شعرای متأخر و از مداحان منوچهرخان معتمدالدوله حکمران اصفهان است . رجوع به تذکره ٔ مدائح معتمدیه تألیف محمدعلی بهار اصفهانی نسخه ٔ کتابخانه ٔ مجلس ص 234 و نسخه کتابخانه ٔ دانشکده ٔ ادب
ساغر. [ غ َ ] (اِخ ) قصبه ای است از ملک دکن . (برهان ) (جهانگیری ). قصبه ای است از دکن قریب بیدر که شیله ٔ ساغری که پارچه ای است معروف بدان منسوب است . (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). به کاف فارسی نیز صحیح است زیرا که لفظ هندی الاصل است بمعنی چشمه ٔ آب ، و دور نیست که معنی ق
منبع : معنی ساغر در فرهنگ دهخدا معنی اسم ساغر در واژه‌نامه آزاد : به معنی پیاله شراب خوری است که از صلا یا الماس ساخته میشده است و شاه های ایرن(بیشتر در زمان هخامنشیان)نام جام مخصوص خود را ساغر میگذاشتند.
به معنی پیاله شراب خوری است که از صلا یا الماس ساخته میشده است و شاه های ایرن(بیشتر در زمان هخامنشیان)نام جام مخصوص خود را ساغر میگذاشتند.
معنی اسم ساغر در فرهنگ فارسی معین : (غَ) (اِ.) پیالة شرابخواری ، جام .
معنی اسم ساغر در فرهنگ فارسی عمید : ظرفی برای باده خوردن که از بلور یا طلا یا نقره یا چیز دیگر درست کنند؛ جام؛ پیالۀ شراب‌خوری.
⟨ ساغر خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ ساغر زدن
⟨ ساغر زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] شراب خوردن؛ باده نوشیدن با ساغر.
⟨ ساغر کشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ ساغر زدن
&la
معنی اسم ساغر در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. پیاله، پیمانه، جام
۲. باده، صبوح، صبوحی، صهبا، غارج، مل، می
معنی اسم ساغر در دیکشنری فارسی به انگلیسی : glass, snifter, wineglass
معنی اسم ساغر در دیکشنری فارسی به عربی : قدح
