معنی اسم سازگار در فرهنگ نامها : (تلفظ: sāz(e)gār) دارای گرایش به همراهی و همکاری با دیگران ، هماهنگ ، موافق ، ملایم طبع .
معنی اسم سازگار در لغتنامه دهخدا : سازگار. (ص مرکب ) موافق . (شعوری ) (آنندراج ). موافق کارها. (شرفنامه ٔ منیری ). باموافقت . اجابت کننده و قبول کننده . (ناظم الاطباء). موءالف . آنکه صاحب فکری صلح جو است با کسی . سازنده . سازوار. ضد ناسازگار :
تن و جان چرا سازگار آمدند
چه افتاد ت
منبع : معنی سازگار در فرهنگ دهخدا معنی اسم سازگار در واژهنامه آزاد : دمساز.
معنی اسم سازگار در فرهنگ فارسی معین : (زْ) (ص فا.) 1 - سازش کننده . 2 - موافق . 3 - همآهنگ . 4 - گوارا. 5 - سزاوار. 6 - قانع ، خرسند.
معنی اسم سازگار در فرهنگ فارسی عمید : ۱. سازشکننده.
۲. موافق؛ هماهنگ؛ سازگر.
معنی اسم سازگار در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. آمیزگار، خوشمعاشرت، ملایمطبع
۲. بساز، جور، سازوار، قانع، خرسند، کوک، متجانس ≠ ناسازگار، نامتجانس
۳. مساعد، مناسب، موافق
۴. همآهنگ، همآواز ≠ ناهمآهنگ
۵. گوارا، مهنا
معنی اسم سازگار در دیکشنری فارسی به انگلیسی : adaptable, accommodating, compatible, congenial, congruous, consistent, correspondent, easy, favorable, malleable, harmonic, harmonious, kindly, tolerant, united, well-adjusted
معنی اسم سازگار در دیکشنری فارسی به عربی : موافق