معنی نام سازگار

جزئیات اسم سازگار
نام سازگار به معنای «ملايم طبع» یک نام دخترانه فارسی با املای [ س ا ز گ ا ر ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 337 نفر با اسم سازگار در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم سازگار
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی سازگار
📣 آوانگاری /sāz(e)gār/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Sazgar
🔢 ابجد 289
🔝 فراوانی 337
اطلاعات بیشتر

معنی اسم سازگار در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: sāz(e)gār) دارای گرایش به همراهی و همکاری با دیگران ، هماهنگ ، موافق ، ملایم طبع .

معنی اسم سازگار در لغت‌نامه دهخدا : سازگار. (ص مرکب ) موافق . (شعوری ) (آنندراج ). موافق کارها. (شرفنامه ٔ منیری ). باموافقت . اجابت کننده و قبول کننده . (ناظم الاطباء). موءالف . آنکه صاحب فکری صلح جو است با کسی . سازنده . سازوار. ضد ناسازگار :
تن و جان چرا سازگار آمدند
چه افتاد ت

منبع : معنی سازگار در فرهنگ دهخدا

معنی اسم سازگار در واژه‌نامه آزاد : دمساز.

معنی اسم سازگار در فرهنگ فارسی معین : (زْ) (ص فا.) 1 - سازش کننده . 2 - موافق . 3 - همآهنگ . 4 - گوارا. 5 - سزاوار. 6 - قانع ، خرسند.

معنی اسم سازگار در فرهنگ فارسی عمید : ۱. سازش‌کننده.
۲. موافق؛ هماهنگ؛ سازگر.

معنی اسم سازگار در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. آمیزگار، خوشمعاشرت، ملایمطبع
۲. بساز، جور، سازوار، قانع، خرسند، کوک، متجانس ≠ ناسازگار، نامتجانس
۳. مساعد، مناسب، موافق
۴. همآهنگ، همآواز ≠ ناهمآهنگ
۵. گوارا، مهنا

معنی اسم سازگار در دیکشنری فارسی به انگلیسی : adaptable, accommodating, compatible, congenial, congruous, consistent, correspondent, easy, favorable, malleable, harmonic, harmonious, kindly, tolerant, united, well-adjusted

معنی اسم سازگار در دیکشنری فارسی به عربی : موافق

معنی اسم سازگار چیست؟

ملايم طبع

منشا و ریشه اسم سازگار چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم سازگار در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 337 نفر با اسم سازگار در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم سازگار چیست؟

اسم هایی که به سازگار میاد : سابود، ساتی، ساتیا، ساتین، ساجده، پینار، تووشیار، خوبیار، دلبهار، دلدار، تاویار، تخار، جبار، چاویار، حسین سالار

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)