معنی اسم رها در فرهنگ نامها : (تلفظ: rahā) نجات یافته و آزاد ، با آزادی ، آزادانه ، رهایی .
معنی اسم رها در لغتنامه دهخدا : رها. [ رَ ] (نف ) خلاص . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). جدا. آزاد :
ز شادی مبادا دل او رها
شدم من ز غم در دم اژدها.
فردوسی .
رها نیست از مرگ پران عقاب
چو در بیشه شیر و چو ماهی در آب .
رها. [ رُ ] (اِخ ) رهاء. شهری است در جزیره مابین موصل و شام که اکنون معروف به ادسا می باشد. (ناظم الاطباء). رها شهری است خرم [ از جزیره ] و بیشتر مردمان وی ترسایان اند و اندر وی یکی کنیسه است که اندر همه ٔ جهان کنیسه ای از آن بزرگتر و آبادان تر و عجب تر نیست و سوادی خرم دارد
منبع : معنی رها در فرهنگ دهخدا معنی اسم رها در فرهنگ فارسی معین : (رَ) (ص فا.) خلاص شده .
معنی اسم رها در فرهنگ فارسی عمید : آزاد؛ یله؛ بیقیدوبند.
〈 رها شدن: (مصدر لازم) آزاد شدن؛ نجات یافتن از قیدوبند.
〈 رها کردن: (مصدر متعدی) آزاد کردن؛ ول کردن.
معنی اسم رها در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. آزاد، خلاص، فارغ، مرخص، مستخلص، وارسته
۲. بیبند
۳. پراکنده، پرت، ترک، متروک، واگذار، ول، ولو
۴. یله
معنی اسم رها در دیکشنری فارسی به انگلیسی : free, deliverance, disengaged, emancipation, escape, liberation, loose, redemption, release, rescue, salvation, unbound, desertion