معنی اسم رامی در فرهنگ نامها : (تلفظ: rāmi) (رام + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به رام ، ← رام .
معنی اسم رامی در لغتنامه دهخدا : رامی . (اِخ ) (اصطلاح هیأت ) نام دیگر صورت برج قوس است . (از جهان دانش ) (از التفهیم )(ناظم الاطباء). رجوع به قوس و صور فلکی ص 320 شود.
رامی . (اِخ ) نام مهندس عرب . وی در سال
1498 م . کنیسه ای (کنشتی ) در سرقسطة ساخت و آن دارای رواقی از مس زرد و بسیار جالب توجه است . رجوع به حلل السندسیة ص
117 ج
2 شود.
رامی . (اِخ ) تبریزی . مؤلف دانشمندان آذربایجان در باره ٔ وی گوید: مولانا شرف الدین حسن بن محمد رامی ، از دانشمندان و سخنوران شیرین زبان آذربایجان و با سلمان ساوجی و خواجه عبدالقادر مراغه ای همزمان بود. و آنگاه دو بیت ذیل را که بالبداهه در محفل طربی سروده نقل کرده است :
آ
رامی . (اِخ ) جزیره ٔ سبز و خرمی است در اقیانوس هند. یاقوت حموی در معجم البلدان گوید: جزیره ای است دردریای شلاهط از دورترین قسمتهای هند. و طول این جزیره
800 فرسنگ است چندین پادشاه مستقل آنجاست ، و احتمال میرود که همان جزیره ٔ سیلان باشد. بعد
رامی . (اِخ ) رام . رامتین . همان رام عاشق ویس که واضع چنگ است . (از فرهنگ رشیدی ). نام شخصی که واضع چنگ بوده و آن سازیست . (برهان ) (ناظم الاطباء).
رجوع به رام و رامتین (عاشق ویس - واضع چنگ ) شود.
منبع : معنی رامی در فرهنگ دهخدا معنی اسم رامی در فرهنگ فارسی معین : [ انگ . ] (اِ.) نوعی بازی ورق .
[ انگ . ] (اِ.) نوعی بازی ورق .
معنی اسم رامی در فرهنگ فارسی عمید : رام بودن.
۱. (نجوم) = قوس
۲. (صفت) [قدیمی] تیرانداز.
۳. (صفت) [قدیمی] سنگانداز.
نوعی بازی با دو گروه شش نفره.
معنی اسم رامی در دیکشنری فارسی به انگلیسی : pliancy, tameness
معنی اسم رامی در دیکشنری فارسی به عربی : طاعة