معنی نام ذوالقدر

معنی صاحب قدر، دارای حرمت و وقار، دارای قوه و طاقت
جزئیات اسم ذوالقدر
نام ذوالقدر به معنای «صاحب قدر، دارای حرمت و وقار، دارای قوه و طاقت» یک نام پسرانه عربی با املای [ ذ و ا ل ق د ر ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 101 نفر با اسم ذوالقدر در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم ذوالقدر
👦 جنسیت اسم پسرانه
🗣 تلفظ به فارسی ذوالقدر
📣 آوانگاری /zolqadr/
🌍 ریشه اسم عربی
🆎 به انگلیسی Zolghadr
🔢 ابجد 1041
🔝 فراوانی 101
اطلاعات بیشتر

معنی اسم ذوالقدر در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: zolqadr) (عربی) (در قدیم) دارای ارج و منزلت ، ارجمند .

معنی اسم ذوالقدر در لغت‌نامه دهخدا : ذوالقدر. [ ] (اِخ ) (علاءالدوله ) «گفتار در بیان جشن فرمودن شاه گیتی فروز در روز نوروز و توجه نمودن جهة دفع شر علاءالدوله ذوالقدر به مساعدت بخت فیروز».... پادشاه آفاق [ شاه اسماعیل ] ازیورت قشلاق بیرون خرامیده در مرغزاری که عذوبت آبش خاصیت چشمه ٔ تسنیم ظاهر میگردانید و لطافت


ذوالقدر. [ ] (اِخ ) نام قبیله ای است و در شرح احوال تیمور گورکان نام آن قبیله آمده است . صاحب حبیب السیر در وقایع سال 803 می آورد: روز شنبه ٔ چهارم شعبان موافق اوائل ئیلان ئیل رایت مراجعت برافراشت [ تیمور از دمشق ] و در غوطه نزول اجلال اتفاق
ذوالقدر. [ ] (اِخ ) نام قریه ای در 538 هزارگزی طهران میان کتانو و جرغول . و آنجا ایستگاه راه آهن است .

ذوالقدر. [ ] (اِخ ) یکی از ایلات هفتگانه ٔ ترک ، در سپاه صفویّه . رجوع به استاجلو شود.

ذوالقدر. [ ذُل ْ ق َ دَ ] (اِخ ) زین الدین قرجه . او در اوّل رئیس قبیله ای از تراکمه بود و در 780 هَ . ق . ابتدا مرعش و سپس البستان را مسخر کرد و در787 درگذشت . و مؤسس حکمرانان ذوالقدریه او باشد. رجوع به ذوا

منبع : معنی ذوالقدر در فرهنگ دهخدا

معنی اسم ذوالقدر در فرهنگ فارسی معین : ( ~. قَ) [ ع . ] (ص مر.) 1 - توانا. 2 - صاحب بزرگواری .

معنی اسم ذوالقدر در فرهنگ فارسی عمید : ۱. صاحب قدر.
۲. دارای حرمت و وقار.
۳. دارای قوه و طاقت.

معنی اسم ذوالقدر چیست؟

صاحب قدر، دارای حرمت و وقار، دارای قوه و طاقت

منشا و ریشه اسم ذوالقدر چیست؟

اسم عربی

چند نفر با اسم ذوالقدر در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 101 نفر با اسم ذوالقدر در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم ذوالقدر چیست؟

اسم هایی که به ذوالقدر میاد : ذوالنور، ذوالنون، ذوالفقار، سمندر، صفدر، عبدالقادر، قادر، صدر، بادر، تندر، شیدر

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)