معنی اسم درخشان در فرهنگ نامها : (تلفظ: de(a)raxšān) دارای درخشش ، روشن و تابان ، درخشنده ؛ (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز .
معنی اسم درخشان در لغتنامه دهخدا : درخشان . [ دُ / دَ / دِ رَ ] (نف ) درفشان . درخشنده . رخشان . تابان .روشنی دهنده . (برهان ). لرزان و تابان . (غیاث ) (آنندراج ). لامع. نوربخش . ضیاپاش . (ناظم الاطباء). در حال درخشیدن . ابلج . بارق . براق . ب
منبع : معنی درخشان در فرهنگ دهخدا معنی اسم درخشان در فرهنگ فارسی معین : (دَ یا دِ رَ) (ص فا.) تابان ، روشنی دهنده .
معنی اسم درخشان در فرهنگ فارسی عمید : ۱. درخشنده؛ روشنیدهنده؛ روشن؛ تابان؛ رخشان.
۲. درخور توجه؛ شاخص.
۳. (بن مضارعِ درخشاندن) =درخشاندن
معنی اسم درخشان در فرهنگ مترادف متضاد : براق، تابان، تابنده، درخشنده، رخشنده، ساطع، فروزنده، مشعشع، منور، نورانی ≠ بینور
معنی اسم درخشان در دیکشنری فارسی به انگلیسی : aflame, alight, bright, brilliant, luminosity, flame, gay, glancing, glittery, luminous, lustrous, radiant, refulgent, resplendent, rose-colored, rosy, scintillant, shining, shiny, sparkler, splendid, splendorous, splendrous, star
معنی اسم درخشان در دیکشنری فارسی به عربی : شهير , لامع , مشتعل , مشرق , مضيي
معنی اسم درخشان در دیکشنری فارسی به ترکی : parlak, parlayan