معنی نام چمان

معنی ویژگی کسی که با ناز و خرام راه برود، خرامان، خرامنده، پیاله شراب، پیمانه باده
جزئیات اسم چمان
نام چمان به معنای «ویژگی کسی که با ناز و خرام راه برود، خرامان، خرامنده، پیاله شراب، پیمانه باده» یک نام دخترانه فارسی با املای [ چ َ م ا ن ] می باشد؛ طبق آخرین سرشماری ثبت شده در ثبت احوال 101 نفر با اسم چمان در ایران وجود دارد.
همه چیز درباره اسم چمان
👧 جنسیت اسم دخترانه
🗣 تلفظ به فارسی چَمان
📣 آوانگاری /čamān/
🌍 ریشه اسم فارسی
🆎 به انگلیسی Caman
🔢 ابجد 91
🔝 فراوانی 101
اطلاعات بیشتر

معنی اسم چمان در فرهنگ نام‌ها : (تلفظ: čamān) آن‌که می‌خرامد و با ناز حرکت می‌کند ؛ خرامان ، رونده ، راهوار ؛ (در قدیم) در حال خرامیدن.

معنی اسم چمان در لغت‌نامه دهخدا : چمان . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان دررود بخش مرکزی شهرستان ساری که در 2 هزارگزی شمال باختری نکا واقع است . دشت و معتدل است و 200تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ نکا. محصولش برنج ، غلات ، پنبه و صیفی . شغل


چمان . [ چ َ ] (نف ) خرامان . (جهانگیری ). به ناز خرامان و به رفتار در سبب ناز به هر سو میل کنند. (غیاث ). راه رفتن به ناز و زیبایی . (انجمن آرا) (آنندراج ). خرامنده و خرامان و به ناز و زیبایی روان . (ناظم الاطباء). چمنده و خرامنده وبه نازرونده . نازان و بالان . راه رفتن به ن

منبع : معنی چمان در فرهنگ دهخدا

معنی اسم چمان در فرهنگ فارسی معین : (چَ) (ص فا.) خرامان ، خرامنده .


(چَ) (اِ.) پیالة شراب ، پیمانة باده .

معنی اسم چمان در فرهنگ فارسی عمید : ۱. = چمانیدن
۲. (صفت) ویژگی کسی که با ناز و خرام راه برود؛ چمنده؛ خرامنده: ◻︎ سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند / همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند (حافظ: ۳۹۰).
۳. (قید) در حال خرامیدن؛ خرامان: ◻︎ همی‌خورد و اسپش چمان و چران / پلاشان فکنده به بازو کمان (فردوسی۲: ۸۳۶).
۴. (اسم) چمن: ◻︎ گوی

معنی اسم چمان در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. خرامان، خرامنده، نازخرام
۲. راهوار
۳. پیمانه شراب، چمانه

معنی اسم چمان چیست؟

ویژگی کسی که با ناز و خرام راه برود، خرامان، خرامنده، پیاله شراب، پیمانه باده

منشا و ریشه اسم چمان چیست؟

اسم فارسی

چند نفر با اسم چمان در ایران هست؟

طبق اطلاعات ثبت شده در سازمان ثبت احوال ایران در حال حاضر 101 نفر با اسم چمان در ایران ثبت شده.

اسم های هم آوا و مشابه اسم چمان چیست؟

اسم هایی که به چمان میاد : چمانه، چمن، چمن چهر، چمن رخ، تاج الزمان، تایلان، ترلان، ترنیان، تکذبان، چمانه، پویان، تهمان، توکان، تیران، تیوان

ای پسر اگر «فرزندی» آیدت اول باید که نام نیکو نهی که از جمله حق فرزندان بر پدران آنست که نام خوب نهند. (قابوسنامه. باب بیست و هفتم)