معنی اسم توکل در فرهنگ نامها : (تلفظ: tavakol) (عربی) یقین داشتن به رحمت خداوند و امید بستن به او ؛ (در تصوف) واگذار کردن کارها به خداوند در جایی که اراده و قدرت بشری کارساز نباشد .
معنی اسم توکل در لغتنامه دهخدا : توکل . [ ت َ وَک ْ ک ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل ... . رجوع به ابن بزاز در همین لغت نامه و کتاب از سعدی تا جامی ادوارد برون ترجمه ٔ حکمت و تاریخ مغول اقبال و حبیب السیر شود.
توکل . [ ت َ وَک ْ ک ُ ] (ع مص ) اعتماد کردن . (از زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). اعتماد بر کسی کردن . (تاج المصادربیهقی ) (مجمل اللغة). تکیه کردن و اعتماد نمودن بر کسی و اعتراف کردن به عجز خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از مجمل اللغ
منبع : معنی توکل در فرهنگ دهخدا معنی اسم توکل در فرهنگ فارسی معین : (تَ وَ کُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به دیگری اعتماد کردن . 2 - کار خود را به خدا واگذاشتن . 3 - واگذاشتن کار به وکیل .
معنی اسم توکل در فرهنگ فارسی عمید : کار خود را به خدا واگذاشتن و به امید خدا بودن.
معنی اسم توکل در فرهنگ مترادف متضاد : ۱. اعتماد، پشتگرمی، تسلیم
۲. بهدیگری اعتماد کردن
۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، واگذاردن
معنی اسم توکل در فرهنگ سره : امید
معنی اسم توکل در دیکشنری فارسی به انگلیسی : resort, trust, trustfulness
معنی اسم توکل در دیکشنری فارسی به عربی : ثقة